غزل شمارهٔ ۸۴
مولوی » دیوان شمس » غزلیات
چون گل همه تن خندم نه از راه دهان تنها
زیرا که منم بیمن با شاه جهان تنها
ای مشعله آورده دل را به سحر برده
جان را برسان در دل دل را مستان تنها
از خشم و حسد جان را بیگانه مکن با دل
آن را مگذار این جا وین را بمخوان تنها
شاهانه پیامی کن یک دعوت عامی کن
تا کی بود ای سلطان این با تو و آن تنها
چون دوش اگر امشب نایی و ببندی لب
صد شور کنیم ای جان نکنیم فغان تنها
مولوی » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ 84
دانلود برنامه اینستاگرام بهترین شبکه اجتماعی عکس اندروید Instagram v6.15.0 build 6891292 اندروید
» ,دل ,ای ,غزلیات ,جان ,غزل ,دیوان شمس ,» غزلیات ,» دیوان ,شمس » ,دل را
درباره این سایت